گاهی همیشه هرگز
آلن یک خیاط شیک است که حرکاتش به اندازه کت و شلوارهایش تیز است. او سالها بهدنبال پسر گمشدهاش، مایکل، که به خاطر یک بازی اسکرابل از خانه بیرون رفته، میگردد. با یک جسد برای شناسایی و خانوادهای که از هم پاشیده، آلن باید رابطهاش را با پسر کوچکترش ترمیم کند و معمای یک بازیکن آنلاین را حل کند که فکر میکند ممکن است مایکل باشد، تا بتواند بالاخره به جلو برود و خانوادهاش را دوباره کنار هم جمع کند.