تابستان بد
ساساکی یک کارمند دولتی صادق است که در شهرداری کار میکند. به دلیل شخصیت خجالتیاش، نمیتواند به درستی با افراد بدخلق برخورد کند، از جمله یک مادر تنها که در آستانه تسلیم شدن در قبال فرزندش است، یک کارمند دولتی دیگر که او را تحت فشار قرار میدهد تا رابطهای فیزیکی برقرار کند، و فردی که به طور ناعادلانه از مزایای رفاهی بهرهمند میشود. انفعال او باعث میشود که در یک جرم وحشتناک گرفتار شود.