تا حقیقت
مارتینا یک جراح مغز و اعصاب موفق است، که به طور خوشبختانه ازدواج کرده و مادر یک دختر نوجوان است. او همه چیز را تحت کنترل دارد - تا اینکه در حین تعطیلات خانوادگی مشترک، توسط میشا، پسر بهترین دوستش یوتا و همسرش تورستن، مورد تجاوز قرار میگیرد. وقتی همسر مارتینا، اندی، این موضوع را به دوستانش میگوید، مارتینا باید با نه تنها تروما، بلکه با واکنشها و نظرات دیگران نیز روبرو شود.
پیشنمایش موجود نیست.