تفنگهای رستگاری
مردی ناشناس به نام لوک گذشتهی خشونتآمیز خود را پشت سر میگذارد، اما وقتی دشمنان قدیمیاش او را مورد هدف قرار میدهند، او برای آخرین بار اسلحههایش را به دوش میاندازد تا دو خواهر را که توسط دشمنانش اسیر شدهاند نجات دهد، قبل از اینکه به خاطر خونریزی یا گلولهای که در ستون فقراتش گیر کرده بمیرد.