دختر دختر
جین در دهه ۶۰ زندگیاش است. شوهرش رفته و نگرانیاش برای دخترش زوئر است که در نیویورک در حال آزمایش IVF با شریکش میشل است. وقتی جین خبر میگیرد که زوئر و میشل در یک تصادف جان باختهاند، به نیویورک میرود. در آنجا، شوک دیگری به او وارد میشود: او جنین زوئر را به ارث برده و حالا باید درباره سرنوشت آن تصمیم بگیرد. در همین حال، سفر به نیویورک جین را مجبور میکند تا با اما، دختری که در ۱۷ سالگی به فرزندخواندگی سپرده بود، روبرو شود.