وچبورد
امیلی و نامزدش کریستین در حین آمادهسازی برای افتتاح یک بیسترو در محله فرانسوی نیواورلئان، یک اثر باستانی ویکنی مرموز را کشف میکنند. تاریکی بر امیلی سایه میافکند و او به قدرت پیشگویی و توانایی تخلیه ارواح این تخته وسواس پیدا میکند. در همین حال، کریستین به دنبال کمک الکساندر بابیست، یک کارشناس مرموز علوم غیبی میرود که خود رازهایی را پنهان کرده است.