توندرا درون من
پس از سالها زندگی در اسلو، لنا به همراه پسر جوانش به ساپمی در شمال نروژ بازمیگردد تا جنسیت سامی را در یک پروژه هنری بررسی کند. در حین تحقیق در توندرا برفی، او به چوپان گوزنهای شمالی، ماته، علاقهمند میشود، که مادرش، رئیس خانواده، با این رابطه مخالف است. در حالی که تصمیمات گذشته او را آزار میدهد، لنا در تلاش است تا بفهمد آیا سبک زندگی او و ماته میتواند با هم سازگار باشد یا خیر.