همه چیز من
مونا با پسر بزرگسالش، جوئل، که به گفته دیگران "کند ذهن" است، زندگی میکند. او در یک مرکز تخصصی کار میکند و به شدت عاشق همکارش، اوسیان، که او نیز دارای ناتوانی است، میباشد. در حالی که مونا از رابطه آنها هیچ اطلاعی ندارد، در نهایت متوجه میشود که اوسیان باردار است و پیوند همزیستی بین مادر و پسر دچار تزلزل میشود.
پیشنمایش موجود نیست.