شرق دیوار
پس از مرگ شوهرش، تاباتا — یک مربی اسب جوان، خالکوبی شده و سرکش — با ناامنی مالی و غم حل نشده دست و پنجه نرم میکند در حالی که پناهگاهی برای گروهی از نوجوانان سرگردان در مزرعه خرابش در بدلندز فراهم میآورد.
پیشنمایش موجود نیست.