حال همه خوب است
هشت ماه پس از مرگ همسرش، فرانک گود به دیدار با چهار فرزند بزرگسالش امیدوار است. وقتی همه آنها در آخرین لحظه سفرهایشان را لغو میکنند، فرانک، برخلاف توصیه پزشکش، تصمیم میگیرد به یک سفر جادهای برود تا با فرزندانش دوباره ارتباط برقرار کند. در حین دیدار با هر یک از آنها، فرانک متوجه میشود که زندگی فرزندانش به اندازهای که آنها نشان دادهاند، کامل و بینقص نیست.