فیلم دشمنان خود
بریجش یک خلبان هواپیما است. در حین انجام وظیفه، با چند مرد قاچاقچی روبرو میشود و پس از یک درگیری کوتاه، آنها را به پلیس تحویل میدهد. یک رژ لب حاوی یک راز مرگبار بر روی بریجش باقی میماند که او ناخواسته آن را به خانه میبرد. او با خواهر نابینایش، رشما، زندگی میکند. رشما واقعاً خواهر او نیست، زیرا او او را زمانی که مورد آزار قرار میگرفت نجات داده است. باندها متوجه میشوند که رژ لب در خانه بریجش است و رشما تنها در خانه است و آنها عاملان خود را برای پیدا کردن رژ لب و در صورت لزوم کشتن رشما میفرستند. چگونه رشما میتواند از خود دفاع کند، وقتی که نمیتواند افرادی را که به خانهاش آمدهاند ببیند و هر کاری برای به دست آوردن آنچه آمدهاند انجام خواهند داد؟