مفقود
زمانی که مگی گیلکسان، دامدار و مادر تنها دو فرزند، دختر نوجوانش لیلی را که توسط شورشیان آپاچی ربوده شده میبیند، به ناچار کمک پدر جدا شدهاش، ساموئل، را در پیگیری ربایندگان میپذیرد. در این مسیر، این دو باید یاد بگیرند که گذشته را آشتی دهند و با هم کار کنند تا امیدی برای بازگرداندن لیلی قبل از اینکه او به مرز منتقل شده و مجبور به تنفروشی شود، داشته باشند.