فیلم سنگینی
این داستان درباره یک افسر پلیس صادق به نام آمیط سن و همسرش سیما است. سیما مجبور میشود در دفاع از خود یک قاچاقچی به نام چنگیز را بکشد، اما نمیتواند چیزی به آمیط بگوید. رئیس چنگیز، شمشر سینگ، او را به خاطر الماسهایی که چنگیز به طور تصادفی در خانهاش انداخته، آزار میدهد، اما او هیچ اطلاعی ندارد. در نهایت، سیما دستگیر میشود. در نهایت، آمیط شمشر سینگ را دستگیر کرده و بیگناهی سیما را در دادگاه ثابت میکند.
پیشنمایش موجود نیست.