روهیت، ویسکی و کومار (راجندرا کومار، راجندرا نات وPrem Chopra به ترتیب) دوستان دوران کودکی هستند. در حین سفر به املاک خود در کنار ویسکی، روهیت با نیما (سادنا) زیبا ملاقات میکند و عاشق او میشود. سپس او با پدرش (راج مهرا) ملاقات میکند و به درستی معرفی میشوند و نیما نیز عاشق او میشود. بیخبر از همه، کومار نیز پیشنهاد ازدواج خود را به نیما میفرستد، اما نیما آن را رد میکند. کومار ناراحت میشود و درست قبل از ازدواج نیما و روهیت، به نیما تعرض میکند. روهیت و کومار دشمن میشوند، با هم میجنگند و کومار بینایی خود را در چشم چپ از دست میدهد. نیما احساس میکند که دیگر شایسته روهیت نیست و از ازدواج با او امتناع میکند. آیا روهیت و نیما دوباره با هم خواهند بود؟ آیا آنها همچنان تحت تأثیر کومار خواهند بود؟