فیلم کلاه کاه
تنبل موریس فادینار تمام ارث خود را هدر داده و تنها راه خروج از این وضعیت، به نظر میرسد، ازدواج با هلن نونانکور - دختر یک کشاورز ثروتمند است. در آخرین ملاقاتش با معشوقهاش در یک جنگل نزدیک، اسب فادینار کلاه کاهی را که متعلق به یک خانم متأهل است، میخورد، در حالی که او در کنار لیوتنانت جوان و داغزده امیل وقت میگذراند. امیل به معنای واقعی کلمه چاقویی به گلوی موریس میگذارد - یا خانم باید همان کلاه را فوراً پس بگیرد، یا او رسواییای به پا خواهد کرد که هیچ عروسیای برگزار نخواهد شد ...
پیشنمایش موجود نیست.