این داستان در دهه ۱۹۲۰ اتفاق می‌افتد. میزبان خوش‌چهره، ورا، ربات‌های خانگی را به بازدیدکنندگان نمایشگاه فوتوروم نشان می‌دهد. مخترع جوان، پتر، وقتی ورا سعی می‌کند از دو مردی که می‌خواهند او را ببرند فرار کند، به او کمک می‌کند. ورا اعتراف می‌کند که از خانه فرار کرده زیرا پدرش، که مالک کارخانه است، می‌خواست او را به طرز سودآوری شوهر دهد. پتر تحت تأثیر این زن آزاد قرار می‌گیرد و او را به آزمایشگاهش می‌برد، جایی که قصد دارد رباتی بسازد - اما یکی که بسیار پیشرفته‌تر باشد. ورا بر اثر یک لوله آزمایش شکسته خود را می‌برد و قطره‌ای از خونش به محلول می‌افتد. صبح روز بعد، آنها با کمال تعجب با دوقلوی ورا مواجه می‌شوند. این شانس خوش به پتر کمک کرده تا موجودی مصنوعی به نام میس گولم خلق کند. او تنها یک انگیزه برای اعمالش دارد: مراقبت از ورا و اجازه دادن به او برای انجام تنها کارهایی که برایش خوب است.