جنگل زمردی
به مدت ده سال، مهندس بیل مارکهام به طور بیوقفه به دنبال پسرش تامی میگردد که از حاشیه جنگل بارانی برزیل ناپدید شده است. به طرز معجزهآسا، او پسرش را در میان قبیلهای منزوی در آمازون پیدا میکند که او را به فرزندی پذیرفتهاند. و اینجاست که ماجراجویی بیل واقعاً آغاز میشود. زیرا پسرش اکنون یک مرد قبیلهای بزرگ شده است که با مهارت در این سرزمین زیبا اما خطرناک حرکت میکند و تنها از کسانی میترسد که میخواهند از آن بهرهبرداری کنند. و در حالی که بیل سعی میکند او را از وحشیگری جنگل دستنخورده نجات دهد، تامی ایدههای بیل دربارهٔ تمدن واقعی و تصوراتش دربارهٔ اینکه چه کسی نیاز به نجات دارد را به چالش میکشد.