فیلم زنان گرسنه
جون میچل یک خانهدار میانسال و ناراضی در حومه شهر است که با همسر تاجرش که ارتباطی ندارد و دختر ۱۹ سالهاش که به زودی خانه را ترک میکند، زندگی میکند. او از وضعیت فعلیاش ناامید است و پس از دیدن یک خواننده تاروت محلی و رهبر یک گروه مخفی جادوگری سیاه، به جادوگری پناه میبرد. این شخص الهامبخش جون میشود تا مسیر خود را دنبال کند. پس از تجربه جادوگری و باور به اینکه واقعاً یک جادوگر شده، جون به دنیای خیالی خود عقبنشینی میکند و هرچه بیشتر در سبک زندگی جدیدش غرق میشود تا اینکه مرز بین خیال و واقعیت محو میشود.