او یک نماینده فروش است. او یک منشی است. آنها در حومه زندگی میکنند اما او در پاریس کار میکند. آنها زیاد یکدیگر را نمیبینند و بیشتر وقت خود را در قطارهای حومهای میگذرانند. آنها به شدت سعی میکنند مکانهای شغلی خود را تغییر دهند تا بیشتر با هم باشند، اما... داستان فیلم مهم نیست؛ آنچه این فیلم را نمادین دهههای ۷۰ و اوایل ۸۰ میکند، جو بیخیال آن است. بحران نفتی ۷۴ هنوز به رکود تبدیل نشده بود و زندگی خوب بود - حتی اگر پیدا کردن خانهای نزدیک محل کار (یا برعکس) همیشه دشوار بود! مارت کِلر و ژاک هیگلین هر دو عالی هستند. این فیلم یک اثر بزرگ تاریخ سینما نیست، اما روح زندگی فرانسوی در دهه ۷۰ را به خوبی به تصویر میکشد.