شجاعت کاپیتانها
هاروی، پسر مغرور و لوس یک پدر غایب و سهلانگار، از یک کشتی بخار ترانساطلس به دریا میافتد و توسط یک کشتی ماهیگیری در گرند بنکس نجات مییابد. هاروی نمیتواند آنها را متقاعد کند که او را به ساحل ببرند و همچنین نمیتواند ثروت خود را به خدمه نشان دهد. کاپیتان به او یک شغل کمدرآمد پیشنهاد میدهد تا زمانی که به بندر برگردند، و این کار او را به یک جوان بالغ و با ملاحظه تبدیل میکند.